چی بگم از کجا بگم؟ دردمو با کیا بگن بهتره که دم نزنم!
امروز شاید یکی از ستم ترین روزاییه زندگیمه! لا مصب چرا میای اینجا نیا! حالا یه ساعتم باهام حرف میزنی!؟ دوس دارم بگم فقط تف! ۱۵ روزه دواخونه ای رو گزاشتم کنار دسام میلرزن الان قطره هایه اشک مثه یه آدم ضعیف رو کیبورده! تو یه جیبم یه بسته دانهیل تو اون یکی ۷ تومن پول! چه قد دوس دارم برم دیگه هیچ کسو نبینم! دوس دارم گم شم ! شنیدی میگن گم شو دوس دارم بهم بگن گم شو جهنم شو! شاید این بتونه آرومم کنه شاید گم شدن تو این دنیا که خودش گم شدس !
شب که میشه تو کوچه ی غم اشک من میشه ستاره! من چشمامو به ابرا میدم آسمون بارون میباره! چه حال نزاریه! اه حالم از خودم به اندازه کافی به هم میخورد بدتر شد تو آینه رو نیگا میکنم یه انگل بی ریخت میبینم! به آرزوهام فک میکنم همش فی سبیل گا! به آینده فک میکنم سیاه مثه کلیدایه کیبورد! خسته ام خسته! چه قد بگم بسه تاریکی!؟ تا کی خودمو گول بزنم؟
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودشو اینور و اونور میزنه
تو رگای خسته سرد تنم
ترس مردن داره پرپر میزنه
جوووووونم فرهاد
مام خسته ایم داداش